بررسی مقایسه ای تاثیر آموزش مهارت های خودگردانی و افزایش باورهای خودبسنده گی بر کارکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی

نویسندگان

چکیده

در این پژوهش، تاثیر آموزش مهارت های خودگردانی و افزایش باورهای خودبسنده گی بر کارکرد تحصیلی دانش آموزان بررسی شده است. 280 دانش آموز سال اول دبیرستان (141 دختر و 139 پسر) از دو مدرسه دخترانه و پسرانه شیراز انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه گواه، آموزش مستقیم، یادگیری هم کارانه، و یادگیری مستقل جای گرفتند. در طول دوره آزمایشی، گروه گواه هیچ گونه برنامه آموزش خودگردانی و خودبسندگی نداشت. سه گروه دیگر، در یک برنامه آموزش مهارت های خودگردانی و خودبسندگی به مدت شش جلسه دو ساعته شرکت کردند و با مهارت ها و چگونگی اجرای آن ها آشنا شدند. پس از آن، گروه آموزش مستقیم به شیوه کلاس های گروه گواه اداره می شد، اما دانش آموزان گروه یادگیری همکارانه در بخشی از ساعت کلاسی با تشکیل گروه های هم کارانه، مهارت های آموخته شده را هنگام یادگیری به کار می بردند و از هم سالان خود الگو می گرفتند. آزمودنی های گروه یادگیری مستقل واداشته شدند که هنگام مطالعه در خانه، فرم بازبینی مطالعه را پر کنند و برای نمره گذاری به آموزگار بدهند. در همه گروه ها، پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه راه بردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ)، پرسش نامه راه بردهای تنظیم انگیزش، آزمون خودبسندگی درس علوم زیستی، و آزمون پیشرفت تحصیلی درس علوم زیستی انجام شد.
تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه یادگیری مستقل بالاترین و گروه گواه پایین ترین نمره را در مقیاس های خودگردانی و خودبسندگی به دست آوردند و تفاوت گروه های یادگیری همکارانه و آموزش مستقیم معنادار نبود. از دیدگاه کارکرد تحصیلی در درس علوم زیستی نیز، میانگین نمره های گروه یادگیری مستقل به گونه ای معنادار از سه گروه دیگر بالاتر بود، اما تفاوت میان سه گروه دیگر معنادار نبود.
به طور کلی، یافته ها نشان دهنده تاثیر بیش تر روش یادگیری مستقل در پی آمدهای مثبت تحصیلی، یعنی خودگردانی، خودبسندگی، و کارکرد تحصیلی در درس علوم زیستی بود.

کلیدواژه‌ها